روشنی چشم، کنایه از وجود بسیار عزیز که دیدارش روشنی بخش چشم و دل است. یار و فرزند گرامی. نورچشم. نور دیده: رفیق نور بصر خواندم به مهر و به لطف چگونه نور بصر خواندم که بی بصرم ؟ سنائی
روشنی چشم، کنایه از وجود بسیار عزیز که دیدارش روشنی بخش چشم و دل است. یار و فرزند گرامی. نورچشم. نور دیده: رفیق نور بصر خوانَدَم به مهر و به لطف چگونه نور بصر خوانَدَم که بی بصرم ؟ سنائی
کسی که نصیب و بهرۀ وی نیکو و خوش باشد. (ناظم الاطباء) ، که از شیرینی نصیبی دارد. شیرین: پریچهره نوشابۀ نوش بهر به فال همایون برون شد ز شهر. نظامی. حلوا که طعام نوش بهر است در حیضه خوری به جای زهر است. نظامی. چو لاله داغ دل از نوبهار عارض تو چو غنچه خون جگر از لعل نوش بهر توایم. امیر شاهی سبزواری (از آنندراج)
کسی که نصیب و بهرۀ وی نیکو و خوش باشد. (ناظم الاطباء) ، که از شیرینی نصیبی دارد. شیرین: پریچهره نوشابۀ نوش بهر به فال همایون برون شد ز شهر. نظامی. حلوا که طعام نوش بهر است در حیضه خوری به جای زهر است. نظامی. چو لاله داغ دل از نوبهار عارض تو چو غنچه خون جگر از لعل نوش بهر توایم. امیر شاهی سبزواری (از آنندراج)
قصبۀمرکزی دهستان و بخش قصبۀ معمرۀ شهرستان آبادان است. در طول جغرافیایی 48 درجه و 31 دقیقه و 30 ثانیه و عرض 29 درجه و 58 دقیقه در دشت گرمسیری واقع و دارای 950 تن سکنه است. آبش از اروندرود و لوله کشی خسروآباد محصولش حنا و خرما و شغل اهالی زراعت و ماهیگیری و حصیربافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
قصبۀمرکزی دهستان و بخش قصبۀ معمرۀ شهرستان آبادان است. در طول جغرافیایی 48 درجه و 31 دقیقه و 30 ثانیه و عرض 29 درجه و 58 دقیقه در دشت گرمسیری واقع و دارای 950 تن سکنه است. آبش از اروندرود و لوله کشی خسروآباد محصولش حنا و خرما و شغل اهالی زراعت و ماهیگیری و حصیربافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)